زن با یک لباس نه چندان مناسب اومده بود اموزشگاه ، می گفت دخترم تو یکی از درساش تجدید شده منم اوردمش این جا کلاس تقویتی . بعد از چند دقیقه انگار یه سنگ صبوری پیدا کرده باشه شروع کرد به درد و دل کردن می گفت از شوهر معتادم که جدا شدم رفتم خونه ی مردم مشغول کار کردن شدم انقدر کار کردم که مریض شدم دستش رو بلند کرد و گفت می بینی ؟!
با گریه می گفت حالا من و دخترم نه پولی داریم و نه چیزی برای خوردن شما می تونید کمکم ...
وقتی دختره بله رو گفت خانواده ی داماد به عنوان هدیه به عروس خانم یه شمش طلا هدیه دادن ! این خبرو با افتخار خانواده ی عروس همه جا اعلام کردن ! برای جشن عروسی هم که کوچکترین خرجشون همون شام عروسی بود که کل شهر بدون استثنا دعوت داشتن ...
یه شعری بود از نیما تو کتاب درسیمون این طوری شروع می شد
ای ادم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید
یک نفر در اب دارد می سپارد جان
نوشته شده توسط : اسما
همسرش می گوید ماموریت داشت تهران درست روز پس از عروسی ... گفتیم با هم برویم ماه عسلمان هم باشد رفتیم به تهران که رسیدیم ، خانه ی یکی از بستگانش من را گذاشت و رفت دنبال کارهایش ... این هم ماه عسلمان، اوایل یکی دو تا نامه نوشتم برایش تازه عروس بودم ، اما پاسخی نیامد ... می فهمیدم یعنی چه بعد دیگر یه نامه هم ننوشتیم به هم ، نه محمود نه من قرار بود سد راهش نشوم می ترسیدیم از وابستگی عاطقس می ترسیدیم عقبش بیندازد ...
گفتم مادر! بچه ات به دنیا اومده ما هیچی ، خانواده زنت خیلی دل خورن ، بیا گفت نمی تونم کار دارم ده روز بعد امد از راه که رسید گفت اسمش را بگذارید زهرا گفتیم باشه ، زهرا حالا برو ببینش هر وقت می پرسیدیم زهرا چطوره ؟ اسم دخترش رو که می شنید گل از گلش می شکفت می گفت خوبه ، چقدر دخترش را دوست داشت و چقدر کم دیدش .
بی سیم زدم محمود جان ، قله فتح شد ، خیالت راحت گفت به این زودی فتح شد ؟ گفتم کلی این جا جنگیدیم ها ، چی به همین زودی گفت زمین شیب نداره ؟ اون جا که هستی روی قله زمین شیب نداره ؟ گفتم حالا یه مختصر شیبی رو به بالا داره گفت مرد حسابی ! همون مختصر شیب و بگیر و برو جلو ، جلوتر که بری بیشتر میشه ، هنوز کوتا قله ؟ رفتیم ، دیدیم راست می گفت .
با خبر شده بودند که سکه برده بفروشد ، پول واریز کند برای مکه فرستادند پیشش که نمی خواهد ، از طریق سپاه می بریمت مجانی نرفت ، اصلا نرفت ، نه مجانی نه پولی اسمش در امده بود برای مکه نمی رفت ، مادرش دوست داشت محمودش حاجی بشود پرسید خب مادر چرا نمی ری ؟
گفت من اگه برم و برگردم ، ببینم توی همین مدت ضد انقلاب حمله کرده ، یه عده رو کشته ، یه جاهایی رو گرفته ، که نبودن من باعث اینها شده چی دارم جواب بدم ؟ جواب خون این بچه ها رو کی میده ؟
پیش اقاجون پول داشت ، سی چهل یا پنجاه هزار تومان ، گرفت داد به مادر گفت می خوای برای خواهرم جهاز بگیری ، این را هم بگذار روی پولت جهاز خوب بگیر براش با حسین بازی می کرد ، حسین کوچک بود به بچه می گفت دایی جون اذیت نکن وگرنه اون بلایی که قراره سر صدام بیارم سر تو هم میارم ها .
ضد انقلاب در کردستان نیروهای زبده سپاه را شناسایی کرده بعد فورا برای سرشان جایزه می گذاشت کاوه که امد دوهفته بعد اسمش رفت توی لیست سرش را 3 هزار تومان می خریدند دو هفته بعد شد 15 هزار تومان چند ماه بعد در عملیات ازادسازی بوکان قیمت سر محمود کاوه به 2 ملیون تومان رسید.
نور سیگارشان را دیده بودم ، چهار نفر را فرستادند تا ببینند قضیه چیه ؟ دو نفر کومله بودند ، یکی فرار کرده بود و یکی را گرفته بودند ازش پرسید اینجا چی کار می کردید ؟ طرف گفت شنیده بودیم قرار است کاوه بیاید گفته بودند هر وقت رسید خبر بدهید که مقر را خالی کنیم در مورد محمود دستور برای کومله عقب نشینی بی درگیری بود درگیری را مدتی امتحان کرده بودند دیده بودند فایده ندارد.
برای اینکه با هم اشناتر شویم ، هر کس اسمش را می گفت و می گفت بچه ی کجاست ، نوبت محمود که رسید ما مشهدی ها منتظر بودیم که چی می گوید به هم چشمک می زدیم که یکی به نفع ما گفت :
من محمود کاوه هستم فرزند کردستان .
پی نوشت : مراسم بیست و یکمین سالگرد شهادت سرلشگر محمود کاوه برگزار شد .
دختر شهید کاوه : پدرم امروز همسنگرانت در قالب دولت نهم راه تو را پی گرفته اند .
نوشته شده توسط : اسما
بعد از این انتظار می اید
هم نفس با بهار می اید
گفته بودم که صبر کن ای دل
عشق روزی به کار می اید
گوش کن ، ها ، صدای شیهه اسب
گوییا یک سوار می اید
یعنی ان اشنای شور انگیز
اری ان بی قرار می اید
عجل الله کار خود را کرد
با دم ذوالفقار می اید
نوشته شده توسط : اسما
گلریزان اینترنتی (خانواده ای در پیاده رو)
گلریزان اینترنتی (خانواده ای در پیاده رو)
وبلاگ فریاد سبز بانی این گلریزان اینترنتی شده است.
اعوذب ا... من نفسی
خدا روزی بعضی از شما را از بعضی دیگر افزون کرده است. پس آنان که فزونی یافته اند از روزی خود به بندگان خویش نمی دهند تا همه در روزی یکسان شوند؟
(سوره نحل آیه 71)
زمانی که یک فرد و خانواده نیازمند در جمعی وجود دارد در یک وهله ای که نیاز به کمک جدی مثلا در مورد ازدواج، مسافرت، آزادی از زندان و ... دوستان و آشنایان به عنوان گلریزان، هر کس به اندازه توانش پولی را وسط می گذارد برای حل مشکل آن مظلوم و آسیب دیده!
تصاویر گویا نیست. عکاس بینوا رویش نشد نزدیکتر شود. مادر دخترک هم نخواست که از نزدیک از چهره دخترک تصویری تهیه شود.
زن بینوا می گفت " وقت قرارداد اجاره خانه که تمام شد، صاحبخانه که می بیند مستاجرهایش آهی در بساط ندارند به بهانه اینکه در خانه باجناغم اتاقی برای شما تهیه کرده ام اسباب و اثاث مان را بار ماشین کرد وقتی از اطراف محل قدیمی مان دور شدیم به ناگاه راننده ترمز کرد و به همراه صاحبخانه اسباب مان را بر روی خیابان خالی کردند و رفتند."
الان ده روزی است که در پیاده رو کنار دیوار مدرسه ای که نامش علی بین ابیطالب است سکنی گزیده اند.
"مرد خانه مان راننده سرویس کارکنان ایران خودرو می باشد. پیمانی کار می کند. ماشین از خودمان نیست."
دخترک رنگ پریده است و ده دوازده سالی بیشتر ندارد ودر فضای اطراف بین وسیله های خانه نشسته است.
روزها مرد درخانه (پیاده رو) نیست سرکار است و شبها ... .
تا کنون از طریق مساجد محل و شهرداری منطقه 15 و کمیته امداد اقدام موثری انجام نشده است.
نشانی محل اقامت: تهران، افسریه، شهرک مسعودیه،اسلام آباد، خیابان مسلم، پیاده رو جنب مدرسه علی ابن ابیطالب.
پی نوشت :
ده روز( امروز بیست و هشتم مرداد هم گذشت) از پیاده رو نشینی این خانواده می گذرد. دوستانی که تمایل به کمک و همیاری این بندگان خدا را دارند می توانند از طریق پیام عمومی و خصوصی یا پست الکترونیک تماس حاصل نمایند.
نوشته شده توسط : اسما
از زبان یک جانباز
من ، جنگیدم
تو ، تماشا کردی
او فرار کرد
من ، توی کرخه شنا کردم
تو به استخر سرپوشیده رفتی
او با اسکی ، روی اب ، مزاحم خواب ماهی ها شد
من با صدای اهنگران بزرگ شدم
تو در حمام از صدایت لذت بردی
او اخرین ترانه های لس انجلسی را زمزمه کرد
من عکس مهدی باکری را قاب گرفتم
تو عکس گربه های ملوس را از بازار قائم خریدی
او البوم جشن تولدهایش را ورق زد
من شربت صلواتی خوردم
تو کوکاکولا را سر کشیدی
او لیمو ترش را در گیلاس فشار داد
من زخمی شدم
تو نزدیک بود دلت بسوزد
او جای نیش پشه را خاراند
من لباس بیمارستان پوشیدم
تو جلوی اینه پیراهن تازه ات را نگاه کردی
او به دنبال مایوی امریکایی میدان محسنی را زیر پا گذاشت
من به اتاق عمل رفتم
تو چرت بعداز ظهرت را از دست ندادی
او دمر روی تخت افتاد و بالا اورد !
من به اقیانوسی از نور افتادم
تو زیر هالوژن ها به تماشای ویترین ایستادی
او مه شکن های بنزش را در تونل کندوان روشن کرد
من هنوز یک ارزوی بزرگ هستم
تو ...............!
او ...............!
نوشته شده توسط : اسما
حزب الله اسطوره مقاومت جهان اسلام
هوالحق
به مناسبت اولین سالگرد پیروزی حزب الله بر رژیم صهیونیستی
گام های اولیه تاسیس حزب الله در سال 1982 برداشته شد پس از حمله رژیم صهیونیستی به لبنان و سرکوبی سازمان ازادی بخش فلسطین (ساف) و تصرف لبنان به وسیله ارتش صهیونیستی ، تعدادی از گروه های اسلامی و شخصیت های متاثر از مکتب امام خمینی (ره) به دفاع از سرزمین لبنان پرداختند از انجا که هیچ تشکیلات حزبی اسلامی ، برای چنین ماموریت بزرگی (مقاومت در برابر تجاوزات اسرائیل) امادگی نداشت، توجه به ضرورت ایجاد تشکیلات اسلامی قوت یافت . پس از حمله رژیم صهیونیستی به لبنان در اوایل دهه 80 میلادی و انشعاب حزب امل ، گروهی که هسته اولیه حزب الله را تشکیل می دادند ، به ضرورت ایجاد تشکیلات اسلامی واقف شدند و با سرلوحه قرار دادن سه اصل به عنوان اهداف تشکیل حزب الله ، طرحی برای ارائه به حضرت امام (ره) ( به عنوان ولی فقیه) اماده کردند این گروه سه هدف اصلی زیر را محور کار خود قرار دادند : 1- مقاومت در برابر اشغالگری رژیم صهیونیستی ، به عنوان خطری در حال و اینده که بر لبنان و منطقه اثر می گذارد باید در اولویت قرار بگیرد و به ایجاد ساختار جهادی و مبارزاتی و به کارگیری همه امکانات لازم برای انجام ماموریت و وظایف نیاز است 2- اسلام به عنوان شیوه کامل ، فراگیر و شایسته برای زندگی بهتر و پایه فکری ، عقیدتی و ایمانی و عملی در تشکیلات مورد نظر لحاظ شود . 3- رهبری شرعی ولی فقیه به عنوان جانشین پیامبر (ص) و امامان (ع) خطوط کلی فعالیت ها را برای امت ترسیم می کند و امر و نهی او نافذ و حاکم است .
برای تحقق این اهداف ؛ یک گروه 9 نفری از علمای بقاع ، کمیته های اسلامی و جنبش عمل اسلامی تشکیل شد و طرح نهایی خود را که به " سند 9 " معروف شد به حضرت امام خمینی (ره) تقدیم کردند و مورد موافقت ایشان هم قرار گرفت و در نتیجه با نظر موافق ولی فقیه مشروعیت پیدا کرد . سرانجام همزمان با شروع عقب نشینی رژیم صهیونیستی از شهرهای جنوبی لبنان حزب الله در یک گردهمایی سیاسی رسمی در بیست و هفتم بهمن سال 1363 با صدور بیانیه ، هویت استراتژی و برنامه خود را برای اولین بار اعلام کرد .
حزب الله در جنگ 33 روزه توانست تلفات زیادی را متوجه رژیم صهیونیستی کند و با وجود سیاست سانسور شدید در رسانه های صهیونیستی ، تل اویو به تلفات سنگین نظامی خود در نبرد نابرابر با رزمندگان حزب الله اعتراف کرد این جنگ و پیروزی تاریخی حزب الله نشان داد که رژیم صهیونیستی در جنگ های فرسایشی به شدت آسیب پذیر است ومی توان از طریق تشدید مقاومت های مردمی، این رژیم را به زانو در آورد. جنگ 33 روزه و تاثیرات آن بر رژیم صهیونیستی، بر معادلات سیاسی و نظامی منطقه وجهان تاثیرات زیادی باقی گذاشت، زیرا حملات موشکی حزب الله به اراضی اشغالی نوعی وحشت روانی در ساکنان رژیم صهیونیستی شهرکهای فلسطین اشغالی ایجاد کرد به گونه ای که امار موجود نشان می دهد که بیش از 17 هزار یهودی تنها در طول یک سال گذشته فلسطین اشغالی را به قصد آمریکا و کشورهای اروپایی ترک کردند وهزاران کارگر خارجی نیز به کشورهای خود برای همیشه بازگشتند و این موضوع برای رژیم صهیونیستی که با هزینه های گزاف تلاش می کند تا یهودیان سراسر جهان را به اراضی اشغالی کوچ دهد، قابل تحمل نیست.
حزب الله علاوه بر مبارزه با اشغالگری رژیم صهیونیستی و همچنین فعالیت در صحنه سیاسی لبنان در صحنه ارائه خدمات اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی نیز نقش بی نظیر و غیرقابل انکاری دارد خدماتی که این حزب به کل مردم لبنام و به خصوص شیعیان ارائه می دهد نه تنها در بین سایر گروها و احزاب لبنان همانند ندارد بلکه به اعتراف همگان از خدماتی که دولت لبنان به محرومان این کشور ارائه می دهد بیشتر و بهتر است . از جمله مؤسساتی که توسط حزب الله ساخته شده اند عبارتند از : بنیاد شهید ، جهاد سازندگی ، سازمان بهداشت اسلامی ، بنیاد جانبازان ، کمیته امداد و مدارس المهدی از دیگر کارهای صورت گرفته توسط حزب الله می توان به جمع اوری زباله ها در حومه جنوب بیروت که بیش از نیم ملیون نفر سکنه دارد ، تامین اب اشامیدنی حاشیه جنوب بیروت که فاقد اب شرب است ، اموزش فنی حرفه ای ، برق رسانی ، اب رسانی ، احداث مدارس خدمات کشاورزی اشاره کرد نکته جالب اینکه هزینه درمان در درمانگاه ها و بیمارستان های حزب الله برای بیماران عادی کمتر از یک چهارم تعرفه های دولتی است ولی مجروحان حملات رژیم صهیونیستی به صورت رایگان درمان می شوند . بدین ترتیب حزب الله علاوه بر اینکه قهرمان ازادسازی خاک لبنان از اشغالگری است به عنوان قهرمانی برای فقرا نیز معروف شده است .
نوشته شده توسط : اسما
حرکت رو به جلوی دولت نهم ادامه دارد
رهبر معظم انقلاب " امروز کشور در همه ی عرصه ها در حال حرکت رو به جلوست " در این نوشته سعی شده به مقایسه بخشی از سیاست های دولت نهم و دولت اصلاحات پرداخته شود تا هر چه بیشتر به معنای واقعی حرف رهبر عزیزمان پی ببریم .
دولت نهم در سیاست خارجی قاطعیت منطقی بر اساس ارزش های اسلامی را در اولویت قرار داد و از ملت های مظلوم فلسطین ، عراق ، لبنان و افغانستان بدون دخالت در ان کشورها دفاع کرد و در مورد انرژی هسته ای بدون توجه به قعطنامه های زورگویانه مذاکرات از موضع عزت را در پیش گرفت در حالی که سیاست های کلان دولت اصلاحات با تسامح و تساهل در مقابل دشمن با نرمش و وادادگی و سفر بعضی افراد مهم این دولت به امریکا و دیدار با برخی نمایندگان امریکا و کوتاه امدن از شعارها همراه بود این دیدگاه خصوصا در مورد انرژی هسته ای خودنمایی بیشتری میکرد تا جایی که با پذیرش تعلیق در برابر غرب به صورت واضح در برابر غرب عقب نشینی شد .
در دولت هشتم افزایش ناامنی های حاصله از بدفرهنگی و افزایش جرم و جنایت و سوء استفاده ها، طبق آمار دستگاه ها از جمله نیروی انتظامی و قوه قضاییه و حوادث تلخی همچون 18 تیر بودیم اما در دولت نهم شاهد برقراری امنیت در کشور بوده علی غرم تمام تهدیدهای موجود .
در زمینه ی اقتصادی در دولت نهم کاهش وابستگی بودجه به نفت و افزایش صادرات صورت گرفت اجراى طرح سهام عدالت اولین گام جدی یک دولت برای اعطای گسترده سهام دولتی به بدنه جامعه است که در دولت نهم به ثمر رسید و همچنین کاهش نرخ سود بانکی که به نفع وام گیرنده است و باعث شد که حجم سپرده های بخش غیر دولتی نزد نظام بانکی کشور افزایش یافته . این دولت برای اولین بار پس از جنگ در بودجه جلوی افزایش هزینه های مصرفی و جاری را گرفت و برای اولین بار نسبت بودجه عمرانی را گسترش داد و طرح سهمیه بندی بنزین که به گفته ی رهبر معظم انقلاب یکی از اقدامات شجاعانه دولت نهم بود اما در دولت اصلاحات رها کردن اقتصاد کشور با شعار توسعه و دموکراسی مقدم بر اقتصاد است و بی توجهی به هزینه های بالای سود بانکی و افزایش واردات و هزینه های اشرافی و تجمل گرایی باعث بالا رفتن میزان تورم شد این تورم در دوره دولت اقای خاتمی 8/15 درصد بوده که در دولت نهم در سال 85 به 6/12 درصد کاهش یافته که کمترین میزان به نسبت دوره 16 ساله روسای جمهور قبل بود .
اما بخوانید گلایه های عباس عبدی یکی از تئوریسین های مطرح اصلاح طلبان و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت در گفت و گو با روزنامه اعتماد ملی که بی ارتباط به این مطلب نیست وی در پاسخ به این سوال خبرنگار که پرسیده بود شما معتقدید اقای احمدی نژاد به صورت طبیعی روی کار امد گفت : پس منظور شما این است که غیرطبیعی بود ؟ بعضی ها می گویند در انتخابات دست کاری شده انتخابات دست اقای خاتمی بوده ، دست احمدی نژاد که نبوده ، همان سیاست ان دستکاری را ایجاد کرده یا دستکاری را پذیرفته ، اگر از انجا نیامده پس از کجا امده ؟ اصلاح طلبان می خواهند قبول مسئولیت کنند بعد نق بزنند و بگویند که ما قدرت نداریم و تدارکاتچی هستیم ان روزی که باید برای منفعت مردم اقدام می کردند ، اقدام نکردند . چرا این کارها را کردند ؟
منابع : خبرگزاری مهر - خبرگزاری فارس و روزنامه یاالثارات - وبلاگ نسل بیدار
نوشته شده توسط : اسما
لیست کل یادداشت های این وبلاگ