سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چی بنویسم ؟!

یکشنبه 86 مهر 1 ساعت 4:1 صبح

هو الشهید ...

سلام ...

هفته ی دفاع مقدس !!!!!

یک هفته ... برای چی ؟ برای نکو داشت 8 سال دفاع مقدس ( این ققی جان ما تو یه کنفرانس ادبی شرکت کرده بود ... بعد آقاهه اونجا گفته بود که نکوداشت یعنی کنسرواسیون ... همین تن ماهی خودمون ... )

مدیر عزیز گفته بود برا این هفته پست بنویسم ... گفتم حالا چه کنیم ؟ خواستم داستان جدیدم رو بذارم ... ولی شرمنده ... اون سوگلی مال وب خودمه ... گفتم انتقاد کنم ... بعد به ذهنم رسید به کی ؟ به بچه های جنگی که رفتن جونشون رو گذاشتن واسه این مملکت ولی خیلی هاشون بعدش یادشون رفت که بازم مسئولیت و تکلیف مونده ... یادشون رفت که جنگ هنوز تموم نشده ؟ به مسئولینی که یاد بچه های جنگ نیستن و اونا هم نفهمیدن که اصل جنگ الانه ... الانه که دفاع مقدس ضروری تره ... الانه که جنگ فرهنگی رو بورسه ؟ یا نه ... از همه واجب الانتقاد تر خودمون که کلا هر دفعه نوک تیز حمله مون رو میگیریم طرف بچه های جنگی که ما رو نادیده می گیرن و مسئولایی که ما رو فراموش کردن و کلا یادمون می ره ما خودمون هم هستیم ... خودمون که اراده ی خودمون رو فراموش کردیم و همه چی رو انداختیم گردن بزرگترا و تا یه چیزی بهمون می گن فوری بر می گردیم می گیم اصلا مقصر همه ی نسل اولی ها و دومی هایین که دوره خودشون رو به ما نشناسوندن ... پس خودمون چی ؟

سرم که گیج ویجی رفت گفتم ولش کن ... یه شعر خفن دارم ... بدم رفقا بخونن ... حالشو ببرن ...

این شعر رو امسال تو برنامه ی مهر و ماه هم ، شاعرش آقای عباس احمدی پیش آقا خوند ...

* خواب دیدم شبی که جلادان ، فرش دارالخلافه ات کردند

گردنت را زدند با ساطور ، به شهیدان اضافه ات کردند

می خروشیدی این که می بینید ، شیمیایی است مومیایی نیست

نه ابوالهولها نفهمیدند ، متهم به خرافه ات کردند 

شانزده سال می شود یا نه ، شانزده قرن سخت می گذرد

بی قراری نکن خبر دارم ، سرفه ها هم کلافه ات کردند

چه می آید به صورتت مومن ، زخم و کپسولهای اکسیژن

تو بدانی اگر که تاولها ، چقدر خوش قیافه ات کردند

شهرها برج مست می سازند ، برجها بت پرست می سازند

شرق ما حیف، غرب وحشی شد ، محو در دود و کافه ات کردند

فکر بال تو را نمی کردند ، روح ترخیص می شد از بدنت

و تو بالای تخت می دیدی ، کفنت را ملافه ات کردند

جا ندارد که در هبوط خزه ، سروها جمله های معترضه

زود رفتی به حاشیه ای متن ، زود حرف اضافه ات کردند

یا حق


نوشته شده توسط :

نظرات دیگران [ نظر]


مستفیض می شویم ..

شنبه 86 شهریور 3 ساعت 10:24 عصر

هو الشهید

مقدمه : سلام ... منم اومدم ... صبا کشت منو اون قدر اصرار کرد ... دیگه زشت بود روشو زمین بندازم ... نه ؟

اصل قضیه : بله ... بله ...

لذت می بریم ...

استفاده می کنیم ...

مستفیض می شویم ... الگو بر می داریم ... حالی به حولی می شویم ...

چی رو ؟ می گم خدمتتون

روزنامه ی اعتماد ملی که معرف حضور هستن ؟ حزبشم که می شناسین ؟ جناب حجت الاسلام کروبی هم که دیگه گل سر سبده و راه نداره باور کنم که نمی شناسین ...

این روزنامه لطف نمودند ما ملت عقب مونده و نا آگاه و گمراه و در خواب خرگوشی فرو رفته رو و ... رو قابل دونستن روشنمون کردن و تفهیممون کردن که کلا کسانی که قانون رو تدوین کردن الف از اشتر نمی دونستن و کلا پرت بودن و اصلا و اساسا هیچی از دین و خدا و پیغمبر حالی شون نبوده ...

چرا ؟ آها ! به این می گن یه سئوال خوب ...

چون کسانی  که اعتقاد و التزام عملی به دین و جمهوری اسلامی ندارن رو برای پستهای مملکتی رد صلاحیت کردن ...

حالا چرا بده ؟

ای وای .... شما هم ؟ از شما دیگه انتظار نمی رفت .. نا امیدم ( یا بهتره بگم نا امیدشون ) کردین ... خوب معلومه دیگه ...

چون خدا هم از همون روز اول با این که شیطون پدر سوخته رو می شناخت و می دونست که مخالف سرسخت هر چی خوبیه ... و با این که شیطون همه ی اهدافش و برنامه هاشو مشخص کرده بودو گفته بود که کلا اعتقاد و التزام سرم نمی شه .... ولی باز هم بهش اجازه داده که بره هر کاری که دلش خواست بکنه ...

مگه استغفرالله استغفرالله ... زبونم لای جرز دیوار ما که از خدا بالاتر نیستیم که ... پس به چه حقی کسی رو که اعتقاد و التزام نداره رو رد صلاحیت می کنیم ؟ باید بزاریم بیان بالا که عدالت پایمال نشه و همه حق اجرای برنامه هاشونو داشته باشن ... حالا اگر یه عده ای زیر پای این عدالت له شدن ... خوب شدن .. ئه اصلا به شما چه ...

پس چی شد نتیجه اخلاقی ؟

اینکه هر ننه قمری که کاندید شه با هر فکر و عقیده ای باید بهش اجازه بروز داد ...

ماشالله ... دستشون درد نکنه ...

استفاده می کنیم ... مستفیض می شویم ... الگو می گیریم ... حالی به حولی می شویم ...

موخره : بد بود ؟ شرمنده ... انشالله بعدا بهتر بشه .... خوب بود ؟ خودم می دونم ... دستم طلا ...

یا حق


نوشته شده توسط :

نظرات دیگران [ نظر]



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

بسم الله
[عناوین آرشیوشده]