11- حسین (ع) مشعل دار عقلانیت الهی و عبودیت است اما حوسین بسیاری از کارهای خود را به نام عشق حوسین توجیه می کند و همه مبانی عقلی و شرعی را کنار می نهد و تکلیف را از دوش حوسینیان بر می دارد.
12- در ظهر عاشورای حسینی فقط صدای الله اکبر ... حی علی الصلوه شنیده می شود اما در عاشورای حوسینی نعره های حوسین حوسین به جنگ اذان می ایند .
13- عاصیان به مجالس حسین (ع) برای توبه و شفاعت می روند اما در مجالس حوسینی گنه کاران برای مجلس داری قدم می گذارند.
14- اگر از فقهای دین از مجالس حسینی بپرسین بدون هیچ شرطی می گویند : احسن الاعمال ... اما اگر از مجالس حوسینی بپرسیم می گویند : اگر وهن دین نباشد !
15- حرارتی که از حسین (ع) در قلب هاست "لن تبرد ابدا " اما حرارت حوسینی پس از یک شور حوسینی فروکش کرده و مبدل به شب خاطره و تعریف جک و قهقهه می شود .
16- همت مجالس حسینی کسب معرفت و شعور است ولی تلاش حوسینیان تنظیم بهتر صفها و همسانی ضربات و بالا و پایین پریدن ها و شدت بیشتر شور .
17- برای سوزاندن حسینیان موسیقی و اهنگ لازم نیست اما حوسینیها تا سبک نوحه معلوم نشود که پاپ است یا چیز دیگر حال خوشی پیدا نمی کنند .
18- حسین (ع) حسینیت خود را حفظ نمود حتی زیر گام اسب ها و خنجر کین دشمنان ، اما حوسین زیر ذره بین معرفت و امام شناسی خود را می بازد .
19- حسین (ع) برای شنیده شدن حرف هایش به چیزی نیاز ندارد اما حوسین برای جلب توجه بیشتر به بوق و کرنا و طبل و علم و کتل دست می یازد .
20- انکه در عاشورای محرم سال 61 هجری در کربلا بود حسین علیه السلام بود نه حوسین .
نوشته شده توسط : اسما
لیست کل یادداشت های این وبلاگ