هوالحق ( هدیه ویژه خط مقدم به دوستان عزیزمان )
سلام علیکم!
به میمنت و مبارکی پارسی بلاگ مفتخر شد که ما اجازه صادر نومودیم که نام مبارک خط مقدممان بر صفحه هایش چون نگینی بدرخشان گردد! و این فرخنده رویداد را به پارسی بلاگ تبریک و تحنیط! عرض می نوماییم!
و به رضایت مدیریت محترم و عزیز این اجازه صادر می گردد که شما را اندکی با پشت صحنه ی یک روز(و شب!) کاری خط مقدمی ها رو به رو گردانیم! بخوانید:
شب قبل روز مورد نظر، داخلی! اتاق ما (چراغ خاموش است و ما تازه عازم قصر پادشاه اول دنیای رویا شده ایم!) : موبایل ما: توییت توییت! توییت توییت! اس ام اسسسسسسسسسسسسسس!
متن اس ام اس: ای صبای فلان فلان شده!! فردا مبارز مطلبو میذاره ! فهمیدی؟! ... فرستنده اسما جیگر!...
ما در جواب در تاریکی با انگشتان نحیف و خسته: چشم!
دو ساعت بعد ...
توییت توییت توییت توییت اس ام اسسسسسسسسسسس : سلام ! خوبی ؟ بیداری؟ چه می کنی؟ من خیلی دوست دارم! ... فرستنده مبارز بی نشان!...
44 دقیقه بعد تر!
توییت توییت....(خودتون بگید تو دلتون!) : من خواب دیدم وب به روز نیس!! تو فردا وبو به روز نمی کنی؟؟ ... –فرستنده: اسما جیگر!--
فردا صبح داخلی همین نت! مسنجر:
اسماء: مطلب؟
صبا: الان میاد!
دو ساعت بعد.... مبارز کوش؟ خدا داند!
اسماء: یعنی چه!!! صبا: میاد میاد! ققنوس وارد می گردد... ققنوس: سلااااااااااااااااااااام ! صبا: ای قربونت وشم نفله! مطلب داری؟بده بدم اسما...بده بده.. ققنوس: آره دارم! زودتر می گفتی خب صبا: آخ جون بده!
سه ساعت بعد: از ققنوس خبری نیس! مبارز نیس! ... صبا: ققنوس؟ چی شدی تو؟
اسماء: مطلب؟
و ناگهان مبارز می آید...
صبا: توکجایی؟
(این یه تیکه هر جا * دیدین به حساب ده دقیقه بگیریدش!)
مبارز: س* دیس شدم! سل* دیس شدم! سلا* دیس شدم !* بازم دیس شدم! سلام! ************* (از دس رفت مبارز! این دومیش!)
اسما: این قاصدک کوش؟
صبا: نفله شده! ببخشید یعنی حالش بده طبق معمول بیمارستان زیر سرم!!!
اسما: آخه چرا اینکار رو می کنین؟ اصن خودم مطلب میذارم ولی...(سخنرانی اغاز می گردد!) {داخلی اتاق اسماء ... هر مطلبی که تایپ می شود یک درجه فشار ایشان بالا پایین می گردد!! )
داخلی اتاق صبا ، یک عدد مادر در گوشه ای بد نگاه می کند!! ساعتها می دوند!!!
داخلی مسنجر: پس از سخنرانی اسما... هنوز امید است! مائده آن می گردد! آآآآآآآآآآآآآآآآآآآه ! ای امید!
صبا: مائده اصن معلوم هس کجایی؟ مگه قرار نبود مطلبتو صبح بیای بدی؟ (الان غروب شده ها!!) الان ساعت چنده؟؟!!!!!!!!!
مائده: وا!!! جدی؟ ولی این زوریسمه ها! من دیروز مطلب دادم!... شما عدالتیسزم ندارینا! ...
صبا: میدی مطلب یا نه؟!
مائده : ببینم چی میشه .... و دشمن پشت دیوارهای شهر کمین کرده است!! ...
مائده می رود...
اسماء و صبا هم مشغولند... اینبار بحث سر قالب می رود!سه خارجی و دو داخلی سر قالب دعوا می کنند!! اینجا خین می پاشد!! و سرانجام قالب تغییر نمی کند!!!!
چهار ساعت بعد!
اسماء باخوشحالی: من مطلب گذاشتم! برا پس فردا رو یه کار بکن!ولی باید درس بنویسی ها! با دلیل و مستند! من بهت یاد میدم چه جور مطلب بذاری!! از من یاد بگیر!!
صبا: اه؟ من مطلب گذاشتم! تو کی گذاشتی؟ ( داخلی در دل صبا! : با چاقو ضامن دار رنده رنده ت میکنم!)
در وبلاگ مطلب مائده درخشندگی می کند!
داخلی خانه ی صبا و اسما : (...)!
شب است! بالاخره وبلاگ مطلبش رسیده و به روز است! و مطلبش منتخب است!
نیمه شب صبا الکی نت میاید! کسی نیست! آخیش!
BUZZZZZZZZZZ! اسما: جواب کامنتها رو نده مائده خودش میده....دوست دارم! بای!
BUZZZZZZZZZZ: مائده: صبا جواب کامنتامو بده!
BUZZZZZZZZZZ: مبارز بی نشان : صب* دیس شدم! صبا جون سل* دیس شدم!...
BUZZZZZZZZZZ: (ققنوس بود! )
BUZZZZZZZZZZ: یه بنده خدا!: میتونم وقتتونو بگیرم؟ یه کمک می خواستم!
صبا: اگرم وقت داشته باشم الان حوصله ندارم! می خوام برم...من از مسنجر خوشم نمیاد! کاری دارین تو وبم بگین!....اصن چی کار داشتین؟
چه طویل ناک شد! قابل عرض است که از آنجا که نگارنده به شدت منصف است! تمام آنچه را دیده گزارش نموده و اصلا حق کسی خورده نشده و کسی ظالم نمایی نگشته می باشد! .... آهان اینم یادم رفت! چند دقیقه پیش 48 امین شخصی که یواشکی نزد ما پشت سر یکی از اعضای خط مقدم پخ گفته بود پخ پخ شد! در دادن نظراتتان رعایت مسائل ایمنی ضامن زنده ماندن شماست!
نوشته شده توسط :
لیست کل یادداشت های این وبلاگ