سلام...
در اينكه خيلي ها رنگ عوض كردن شكي نيست...اما همه رو نميشه با يه چوب زد...ميشه؟ درسته كه :
هر كه را شغلي ست در عالم
شغل بعضي ها مسلماني ست
و يا:
يك عده هم كه پاك و شريفند و سر به راه،
ناچار،باكمال شرافت،غني شدند...
و يا:
شكر خدا كه گردنه گيران محترم
بر گله هاي بي سر و صاحب،شبان شدند
شكر خدا كه كَم كَمَك،از ياد مي رود
روزي كه در پشت نعش برادر نهان شدند
شكر خدا كه مسجد و محراب شهر نيز
يكباره ــ پوست كنده بگويم ــ دكان شدند!!!
اما...فراموش نكنيم كه:
انقلاب ما انقلاب آرمانهاست...نه انقلاب تسليم به واقعيتها...
و يا بقول شاعر:
امروزمان مبين كه به جادوي آسمان
چيزي كه اعتبار ندارد،دعاي ماست
فردا اگر چنان كه خدا گفته،بر شويم
ما كدخدا و هر چه زمين،روستاي ماست!!!
...و من ترديد ندارم كه :
ما ادعاي رفتن اين گونه كرده ايم
صحراي پشت سر،سند ادعاي ماست...
پس:
بيم از هراسناكي جنگل مبادمان
جنگل غذاي آتش و آتش غذاي ماست
با من صدا بزن همه اصحاب خواب را!!!
تنها صداي زنده نشستن،صداي ماست...
يا علي