سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انگیزه

پنج شنبه 86 شهریور 1 ساعت 7:45 عصر

هوالمحبوب....


مسئول روابط عمومی پایگاه نبود و من رو مسئول کرده بودن که بخشنامه ی جدید رو برای اعضای بسیج مدرسه بخونم . قبل از این که به اولین کلاس برم یه نگاه اجمالی به کاغذ توی دستم انداختم ... سرم سوت کشید ... برگشتم و برگه رو تحویل نایب فرمانده ی پایگاه دادم و گفتم حاضر نیستم چنین چیزی رو اعلام کنم . وقتی موضوع رو با شعله در میون گذاشتم گفت :« مشکل تو آرمان گرایی و ایده آل خواهی بیش از حده»! شاید شعله راست گفته باشه اما برای من هنوز هم این قابل هضم نیست که بسیج برای اعضاش کلاس تقویتی ارزون قیمت مخصوص امتحانات شهریور بذاره ! اصلاً چرا باید بسیجی ها به همچین کلاسی نیاز داشته باشن؟!


***


معروفه که عشق و ایمان انگیزه ی اصلی همه ی اقدامات بشره . تعریفی که اسلام از عشق(ولو عشق زمین و انسانی) ارائه می ده تفاوت چندانی بین این دو قائل نمی شه . بنابراین انگیزه ی مسلمانان از همه ی اقداماتشون یک چیز واحده:خدا! پس عجیب نیست که استعمار نوین برای حل مشکلش با مسلمان ها همین انگیزه رو هدف قرار بده. سکولاریزم راه حلیه که قراره این مشکل رو بر طرف کنه . در حقیقت سکولاریزم عوامل محرک درونی رو حذف نمی کنه . فقط حیطه ی نفوذ اون ها رو کم می کنه . فرد سکولار ممکنه مذهبی هم باشه اما مذهب اون قدر در اون اثر نداره که انگیزه ی اقدامات اجتماعی رو هم فراهم کنه . حداکثر تاثیر مذهب بر روی این فرد اینه که باعث شه اون نمازش رو بخونه و روزه اش رو بگیره .در بعضی ها حتی از این هم کمتره . نمونه ی بارز این بعضی ها افرادی اند که در عاشورا و تاسوعا به دسته جات شربت تعارف می کنن در حالی که نیمی از موهای سرشون بیرونه!


از نظر اسلام ، دین باید بر جز جز رفتارهای فرد متدین تاثیر داشته باشه . به همین دلیله که وقتی مفاتیح رو باز می کنیم دعاهای عجیب و غربی می بینیم در باره رفتن به دستشویی و ...تفاوت فرد متدین با دیگران فقط در نماز و روزه و حجاب نیست . بلکه در اینه که عامل انگیزنده ی اون برای هر کاری هر قدر هم که جزیی باشه دینه .


***


مستشرقین غربی از اولین باری که با تمدن های اسلامی روبه رو شدن به خوبی به این نکته پی بردن که حذف انگیزه ی مذهبی در جوامع مسلمان ان قدر که به نظر می رسه کار آسونی نیست. مردم مسلمان به شدت در مقابل چنین تغییری مقاومت می کردن. روی هم رفته شاید بهتر بود به جای حمله ی ناگهانی ، کم کم و به مرور زمان سعی در کمرنگ کردن این انگیزه می کردن!!! این پروسه ای بود که در طول سال ها از طریق پرچمداران استعمار کهن و یا نوین(پرتغال و اسپانیا ، بعد تر ها انگلستان و باز هم بعد تر ها امریکا) دنبال شد. متاسفانه در سال های نخست پس از جنگ ، موضع گیری ها و عملکردهای مسئولین شرایط رو به شکلی پیش برد که به دشمن کمک زیادی کرد. در سال های اخیر نفوذ انگیزه ی مذهبی به شکل جدی کاهش پیدا کرد  . این جاست که ما می بینیم جوانی که با اشتیاق شماره ی شناسنامه ی سرداران شهید رو از بر می کنه ، مبارزه در میدان تحصیل رو «وظیفه ی دینی» نمی دونه و فرزند فلان خانواده ی مذهبی گرایش داره به نقض قوانینی که ظاهراً مهم نیستند . هر چند خودش رو طرفدار جمهوری اسلامی می دونه . این ناشی از اینه که ما بعضی از ابعاد ظاهراً بی اهمیت زندگی مونو از زیر سلطه ی دین خارج کردیم .در نتیجه دیگه دین عامل تعیین کننده ی عملکرد ما در این حیطه ها نیست. در حالی که در زندگی فرد متدین چیزی که به دین مربوط نباشه وجود نداره . طبعاً برای جبران این ضعف باید انگیزه ی دیگه ای پیدا کنیم . مثلاً نیروی انتظامی از مردم می خواد که برای حفظ جان «خودشون» قوانین رو رعایت کنن یا مشاور مدرسه از دانش آموز می خواد که به خاطر آینده ی «خودش» درس بخونه . با وجود اینکه «نفع خود» آخرین انگیزه ی عمل برای فرد مسلمانه . این انگیزه ، انگیزه ایه که شهروندان جوامع لائیک رو به حرکت در می آره . در یک جامعه ی اسلامی این «خواست خدا» است که حرکت ایجاد می کنه.و شاهدیم که انگیزه ی جدید به اندازه ی انگیزه ی قبلی قدرتمند نیست...


شاید ادامه پیدا کرد...


یا حق...


و دشمن پشت دیوارهای شهر است...


این المستشهدون؟


نوشته شده توسط :

نظرات دیگران [ نظر]



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

بسم الله
[عناوین آرشیوشده]