سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدل سوم...

چهارشنبه 86 مرداد 31 ساعت 11:20 صبح

او...

تجربیات تاریخی هر ملت مختص همان ملت است و از گذشته ی فرهنگی – تاریخی آن ملت تاثیر می گیرند. بنابراین نمی توان از تمام جوامع بشری انتظار داشت که سرگذشت واجدی داشته باشند . چنانچه یک تمدن تلاش کند تجربه ی اختصاصی خود را به تمدنی دیگر _با پیشینه ی فرهنگی – تاریخی متفاوت_ تحمیل کند ، برای تمدن هدف چیزی جز نابودی به ارمغان نمی آورد . در چنین شرایطی ساختار های فرهنگی – اجتماعی جامعه ی هدف فرو می ریزد در حالی که ساختارهای جدید نیز  (به دلیل عدم وجود پیشینه ی تاریخی مشابه با جامعه ی حمله کننده) توانایی جایگزینی کامل ندارند . این موضوع حتی در مورد بهترین و سودمند ترین تجربه های یک ملت صدق می کند . تجربیات ناقصی که در جامعه ی اولیه نیز مشکل آفرین بوده اند که جای خود دارند!!! این نکته ای است که پیشگامان سیاسی جهان غرب ، از رنسانس تا کنون ، آن را ندیده اند یا نخواسته اند که ببینند و به همین دلیل بسیاری از ملت ها را با خیال « جهانی سازی» به نابودی فرهنگی – اجتماعی کشانده اند. ( به عنوان نمونه می توان به ترکیه اشاره کرد.)

کشور ما نیز در طول قرون پس از رنسانس آماج این نوع حمله ها بوده است. یکی از زمینه هایی که غرب مخصوصاً مایل بوده تجربه های خود را به ما تحمیل کند نظام حقوق زن و ساختار روابط زن و مرد است.

در نظام سنتی ایرانی ، زن مدیر امور داخلی منزل بود . سرمایه و پول خانواده _ پس از ورود به خانه_ تحت مدیریت زن قرار داشت . از سوی دیگر عمده ی مسئولیت تربیت فرزندان بر عهده ی زن بود . در مقابل زن از حقوقی چون تامین اقتصادی ، حمایت روانی و ...برخوردار بود . ضمناً در این نظام ، تاثیر گذاری اجتماعی برای زنان عمدتاً به صورت غیر مستقیم و به وسیله ی همسر و فرزندان تعریف می شد .

در نظامی که غرب سعی در جایگزینی آن داشت ، تمام وظایفی که در نظام سنتی برای هر یک از زن و مرد تعریف شده بود به هر دوی آن ها تعلق داشت . وظایفی چون تامین اقتصاد خانواده ، مدیریت امور داخلی خانه ، تربیت فرزندان( و ...) .به علاوه تاثیر گذاری صرفاً به صورت مستقیم قابل قبول بود و تنها حضور فیزیکی بود که تاثیر گذاری محسوب می شد.

 درباره ی اینکه این نظام در خود جوامع غربی تا چه حد موفق بوده باید به صورت جداگانه بحث کرد . چیزی که اینجا مطرح است این است که در طی سالیان دراز، تلاش های داخلی و خارجی در جهت جایگزینی این نظام با نظام سنتی ، تنها به ضعف و فروریختن ساختار اولیه منجر شد در حالی که ساختار جدید ( به دلیل عدم وجود پیشینه ی فرهنگی-تاریخی مشابه با جوامع غرب در جامعه ی ایرانی) قادر به جایگزینی کامل نبود. نتیجه اینکه نظامی به وجود آمد که برخی از ویژگی های هر یک از دو نظام غربی و ایرانی را با هم داشت!!! در این ساختار جدید ، حقوق قبلی زن (تامین اقتصادی ، حمایت روانی و ...) از وی سلب شد در حالی که وظایف قبلی ( مدیریت امور داخل منزل ، متربیت فرزندان و ...) هنوز بر جای خود باقی بود . ضمناً وظایف جدیدی بر عهده ی زن قرار داده شد ( رفتار مطابق الگوی مردانه ، شرکت در تامین اقتصادی خانوده و ...) که در قبال ان ها حق جدیدی برای زن وجود نداشت!!! این به آن معنا بود که در نظام جدید زن فقط «موظف» است بدون اینکه «محق» باشد.

 

آیا هنگام ان فرا نرسیده است که ما به مدل سومی برای ساختارهای اجتماعی مربوط به زنان بیندیشیم؟ نظامی که نه مانند نظام سنتی ایرانی تاثیر گذاری را مختص به تاثیر گذاری غیر مستقیم کند و هر گونه حضور فیزیکی ای را نفی ، و نه مانند نظام غربی ، تاثیر گذاری را محدود به حضور فیزیکی بداند و هر گونه حضور فیزیکی ای را _ ولو حضور در کاباره و کافه !!! را _ نشانه ی تاثیر گذار بودن. مدلی که هم با پیشینه ی تاریخی ملت ما هم خوانی داشته باشد و هم قادر به تامین نیاز های روز جامعه باشد . مدلی کاملاً منطبق بر اصول مترقی اسلامی . مدلی برای حضوری آزادانه و فاطمه وار . آیا وقت آن فرا نرسیده است؟

یاحق...

و دشمن پشت دیوارهای شهر است...این المستشهدون؟


نوشته شده توسط :

نظرات دیگران [ نظر]



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

بسم الله
[عناوین آرشیوشده]