وبلاگ :
خط مقدم
يادداشت :
لبخند پدر (تقديم به فاطمه)
نظرات :
1
خصوصي ،
4
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
محمد
سلام به همه ...
... رفته بود بهشت زهرا، يك شاخه بزرگ از از شب بوهاي آويز روي در خانه را كند و با خودش برد ... به هر كدامشان كه مي رسيد يك شكوفه شب بو مي كند و مي گذاشت رويشان ... زير لب با هر كدام زمزمه اي مي كرد و دانه هاي اشكش آرام آرام سرازير مي شد ...
دم غروب بوي شب بوها ،تمام قطعه شهداي گمنام را غرق در غربت دخترك كرد ...
براي ما هم دعا كنيد ... بشدت محتاجيم ...يا حق!
پاسخ
سلام.... خيلي قشنگ بود....عالي بود.... خوشحال شديم خط مقدم ديديمتون!